#565

دی دی دی دییییینگ 

وقتی کدوتنبل جان جوگیر می شود ‌و شدیییید 

اهنگ فیلم a star Is Bo اون آهنگی که خیلییی خیلییی بیشتر به دلم نشست always remembe us this way  نت و ریتمشو از YouTube دیدم دارم تمرین می کنم با گیتار بنوازم ^____^

ولی ناموس سخته یعنی نمیدونم اینکه باید اول کامل حفظ منم آهنگشو 

انشالله که خوب از آب در بیاد ^____^

#565...

Roma

یه فیلم  احساسی بود از دهه ی ۱۹۷۰ یه محله ای به نام روما

بعضی آدما خیلی محکمن با اینکه خودشون هزار تا درد دارن باز مرهم درد بقین

قشنگ بود

دوست  داشتین ببینین فقط شاید یه کم باید حوصله داشته باشین در کل قشنگ بود ؛)

#565...

امروز فهمیدم که دروغای کوچیکی بم میگی و ناراحت شدم 

فک می کردم کلا هیچ دروغی تو رابطمون نیس 

ولی خب همین کوچیکا جمع میشه و دروغای بزرگتر و به وجود میاره :)

 

#565...

1ساعت و نیییییم ویدیو کال کردیم 

تازه حس می کنم یه کوچولو از دلتنگیم کم شد 

وای لنتیه دووس داشتنییی دلم برا دیدنت داره پر پر میشه ولی واقعااا نمیدونم کی میبینمت کاش زوووود زووود ببینمت *___*

ازمون امروزم به معنای واقعیییی خراب کردم و بت قول دادم که ازمون بعدی خوب بشم وگرنه حق ندارم یه جلسه کلاس زبان برم -__-

قول قول قول 

میترکووونم ^___^

دوست دارم دیگه *__*

#565...

اینکا ما آدما واقعا تمرین کنیم که به راحتی  طبق استدلال خودمون طرفو قضاوت نکنیم و با حرفمون طرفو نشوریم و پهن نکنیم شاید کلی روابطمون خوب شه ‌‌و دلخوریا هم حداقل شه 

خودم به شخص آدمی بودم که تو رابطه با امیر قضاوت اشتباه میکردم ولی الان خیلییی بهتر شدم یعنی مثلا حرفمو اینجوری میگم که تو این موضوع شاید من اشتباه قضاوت کنم ولی احساسم اینو میگه 

‌بعد میخوام که طرف مقابلم برام توضیح بده و قانع کنه منو یا من درست میگم یا اون 

#565...

خیلی خوبه که بشینی تا 5 ساله دیگتو برنامه بریزی و بهشون برسی 

دیروز مشاور بم گفت باید ساعت مطالعتو ببری بالاتر 

نمیرم من سر این کنکور خودش عالیه :/

دلم میخواد این همه فیلم دان کردمو وقت کنم ببینم :/ 

تازه کل درایوام پر شده و من نیازمند هارد اکسترنالم و لعنتی گروووون شده :/ 

چه وضعشه :((((

#565...

رفتم برای استخدامی بانک ثبت نام کنم دیدم رشته ی من فقط برا تهران می خوان 

:/

ببقیه بانک ها هم مرد میخوان :/

ما خانوما چمونه :/

اییییشه 

برم تهران سال دیگه راااحت شم 

#565...

دیروز با شفق  که دوست  دوران دبیرستانم تا الانه و صبا ( که هم خوابگاهی بودیم ۱ سال بعد انتقالی گرفت برای دانشگاه گیلان ) قرارگذاشتیم لاهیجان ببینیم همو  بعد ۳ سال فک کنم هم دیدیم  یه رستوران تو لاهیجا #565...

۱۰ مینی که تو کتابخونه سرتو میذاری رو میز و چرت می‌زنی عجب میچسبد ^___^

#565...